کد خبر 174201
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۳

تازه‌ترین حرف آقای موسوی خوئینی‌ها در موضع‌گیری اخیرش این است که نمی‌خواهند این سخن نتانیاهو را که گفت: «اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»، تکذیب کنند.

به گزارش مشرق، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی در هفته‌نامه «شما» در خصوص موضع گیری اخیر موسوی خوئینی‌ها آورده است:

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید؛ «لایتخذ المومنون الکفرین اولیاء من دون المومنین و من یفعل ذلک فلیس من الله فی شیء الا ان تتقوا منهم تقاه و یحدرکم الله نفسه و الی الله المصیر.»(1)

«مومنان نباید کافران را به‌جای مومنان اولیای خود بگیرند، و هرکس چنین کند به‌ هیچ وجه از (حزب) خدا نخواهد بود،مگر اینکه به نوعی از آنان تقیه کنید و خدا شما را از (نافرمانی) خودش برحذر می‌دارد و بازگشت، فقط به سوی او است.»

این آیه در زمانی نازل شد که روابطی در میان مسلمانان و مشرکان با یهود و نصاری وجود داشت و چون ادامه این ارتباط، برای مسلمین زیانبار بود، مسلمانان از این کار نهی شدند، این آیه در واقع یک درس مهم سیاسی اجتماعی به مسلمانان می‌دهد که بیگانگان را به‌عنوان دوست و حامی و یار و یاور هرگز نپذیرند و فریب سخنان جذاب و اظهار محبت‌های به‌ظاهر صمیمانه آنها را نخورند، زیرا ضربه‌های سنگینی که در طول تاریخ بر افراد با ایمان و با هدف واقع شده در بسیاری از موارد از این رهگذر بوده است.(2)

حرمت برگزیدن کفار و مقدم داشتن آنان بر مومنان و ممنوعیت پذیرش ولایت و سرپرستی کافران برای مومنان، نص قرآن است؛ یکی از حرف‌های ما در انتخابات سال 88 با رقبا این بود که اجازه مداخله آمریکا و انگلیس را در رقابت‌های داخلی ندهید و حاضر نشوید بیگانگان از شما حمایت کنند؛ حتی این حرف منجر به صدور یک بیانیه تحت عنوان وفاق ملی از سوی خانه احزاب شد؛ یکی از مفاد این بیانیه به رسمیت شناختن رای مردم و عدم پذیرش مداخله و حمایت بیگانگان در رقابت‌های سیاسی بود. اما رقبا رعایت نکردند.

آنها هنوز نتایج انتخابات اعلام نشده، خود را پیروز انتخابات معرفی کردند و رای و داوری هیچ نهاد فیصله بخشی را هم نپذیرفتند؛ این عدم پذیرش در مرحله اعلام نتایج انتخابات متوقف نشد بلکه وارد یک پروسه براندازی شد؛ لذا دو تن از نامزدهای اصلاح‌طلبان با صدور بیانیه‌های موهن علیه رای ملت و داوری نهادهای فیصله بخش، یک چهره اپوزیسیونی از خود به نمایش گذاشتند؛ آنها در روز قدس سال 88 با عبور از شعارهای امام و انقلاب، فریاد « نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» سر دادند و شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل را به زعم خودشان به حاشیه بردند.

و در روز 13 آبان 88 آمریکا ستیزی و استکبارستیزی ملت را نشانه گرفتند، در روز 16 آذر 88 به ساحت امام (ره) جسارت کردند و عکس ایشان را به آتش کشیدند و در روز عاشورای 88 اصل نظام را هدف قرار داده و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند و حتی حرمت شعائر الهی عاشورا و کربلا را رعایت نکردند.

مردم در پاسخ به این گستاخی، سه روز پس از این هتاکی‌ها به خیابان‌ها ریختند و حماسه 9 دی سال 88 رقم خورد.

مردم از تبهکاری‌های سیاسی یک ضلع رقابت، تبری جستند و در روز 9 دی سال 88 مهر عدم مشروعیت سیاسی بر پیشانی آنها زدند؛ مردم در روز 9 دی سال 88 با دست نوشته‌های خود از این جریان تبری جستند و عبور کردند؛ مردم به سران فتنه گفتند؛ گیریم شما به نتایج انتخابات اعتراض دارید و این اعتراض هم مسموع باشد، چرا با اصل نظام و شعارها و آرمان‌های امام(ره) و انقلاب در افتادید؟ مردم به آنها گفتند؛ چرا ولایت کفار و منافقین را پذیرفته‌اید و در شورش‌های خیابانی با آنها همراهی می‌کنید؟ مردم به آنها گفتند چرا تیم رسانه‌ای خود را به انگلیس و آمریکا فرستاده‌اید تا به‌طور مستقیم طراحی پیام‌های آنها را با اجرای ایرانی به نمایش بگذارید؟

مردم سؤال می‌کردند؛ وزیر ارشاد دولت اصلاحات چرا کارمند بی‌بی سی شده است و علیه ملت و نظام لجن پراکنی می‌کند؟ این سئوالات و انبوهی از اعتراضات مردمی هیچ پاسخی در پی نداشت، از سنگ صدا در آمد اما از سران به اصطلاح اصلاحات پاسخی برای آن سئوالات شنیده نشد؛ تنها صدایی که در می‌آمد و از رادیو بی بی سی و رادیو آمریکا هم شنیده‌ می‌شد این بود: تقلب شده، نتایج را قبول نداریم و چون قبول نداریم هیچ اصل و اصول و آرمانی از انقلاب را هم قبول نداریم!

سه‌شنبه شب سایت‌های ضد انقلاب و به‌ویژه رادیو آمریکا خبر اول خود را اختصاص به سخنان آقای موسوی خوئینی‌ها در خصوص موضع اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده دادند.

وی گفته است: « می‌گویند اگر می‌خواهید در انتخابات شرکت کنید باید از فتنه بیزاری بجویید. یعنی از آقایان مهندس موسوی و کروبی تبری بجوییم. ما خودمان آقای موسوی را کاندیدا معرفی کردیم . حالا بیاییم از او تبری بجوییم. کدام عقل سیاسی به ما اجازه این کار را می‌دهد؟»

مفهوم این سخن آن است که آنها قبول داشتند در انتخابات فتنه‌گری کردند و این فتنه‌گری با عقل سیاسی آنها تطبیق دارد و از همه مهمتر اینکه آنها هنوز در موضع فتنه‌گری قرار دارند؛ سخن ما با عضو برجسته مجمع روحانیون مبارز جناب آقای خوئینی‌ها این است که کسی به شما نگفته است از نامزد کردن کروبی و موسوی اعلام برائت کنید.

آنچه مردم در 9 دی صریح با شما مطرح کردند این بود که از شعار« نه غزه  نه لبنان، جانم فدای ایران» و از همراهی و همزبانی با رژیم صهیونیستی در تخطئه آرمان‌های امام اعلام برائت کنید. مردم از شما سئوال می‌کنند پاره کردن عکس امام و آتش زدن آن در روز 16 آذر و سردادن شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه در روز عاشورای 88 با کدام عقل سیاسی همخوانی دارد؟ شما از این اعمال ننگین اعلام برائت کنید. شما از این افکار ضد انقلابی اعلام بیزاری کنید. شما از همراهی با منافقین و کفار و همگرایی با آمریکا و اسرائیل بیزاری جویید. آیا این مطالبات مردمی در 9 دی سال 88 با عقل سیاسی شما همخوانی ندارد؟

آقای خوئینی ها در این سخنرانی با اهانت به مسئولین نظام و تخطئه رای ملت می‌گوید؛« راه حل مشکلات کشور انتخابات آزاد است. اگر انتخابات آزاد برگزار شود فشارهای بین‌المللی هم برداشته می‌شود.»

انتخابات آزاد چیست و رابطه آن با برداشته شدن فشارهای بین‌المللی ( بخوانید فشار آمریکا) کدام است؟ آیا طی سه دهه گذشته که یک لحظه فشارها، تهدیدها و تحریم‌ها علیه انقلاب و مردم ایران قطع نشده است به دلیل این بوده که انتخابات در ایران آزاد نبوده است؟ پس باید گفت حتما آن ایامی که اصلاح‌طلبان روی کار بودند و فشارها هم همچنان ادامه داشته است انتخابات در کشور آزاد نبوده است.

انتخابات چه وقتی آزاد است؟ اگر مردم، شورای نگهبان و ولایت فقیه آن را تایید کنند، آزاد نیست، اما اگر آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی بگویند آزاد است، واقعا آزاد است! و آن‌وقت هم فشارها و تهدیدها و تحریم‌ها را برمی‌دارند؟ این چه فهم و عقلانیت سیاسی است؟ مردم این سخن را از کسی که فتح لانه جاسوسی آمریکا را در کارنامه سیاسی خود دارد  چگونه قبول کنند؟

این مواضع نشان می‌دهد آقای خوئینی‌ها و دوستانشان از مردم، نظام و انقلاب عبور کرده‌اند و ولایت کفار آمریکایی و مشرکان انگلیسی و ملحدان رژیم صهیونیستی را به ولایت مومنان( بخوانید ولایت مردم مومن ایران و ولایت فقیه) ترجیح می‌دهند. چون آمریکایی‌ها در یک صورت فشارها را بر می‌دارند که در ایران یک جریان متمایل به غرب سرکار بیاید.

آیا آقای خوئینی‌ها می‌خواهد بگوید آن جریان همان جریانی است که او آن را نمایندگی می‌کند؟ نگارنده ایشان را آدم باهوشی می‌ داند. چرا باید این‌قدر صراحت در همگرایی با آمریکایی‌ها از سوی ایشان بی‌پرده بیان شود؟

روشن است؛ آنها فرصت‌های بزرگی را از دست دادند؛ دشمنان نظام همه پل‌ها را پشت سر شان خراب کردند و نگذاشتند که آنها به سوی نظام ومردم برگردند.

تازه‌ترین حرف آقای موسوی خوئینی‌ها در این موضع‌گیری آن است که نمی‌خواهند این سخن نتانیاهو را که گفت: «اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»، تکذیب کنند و شاید هم آخرین حرف آقای خوئینی‌ها این است که قصد ندارند این سخن شیمون پرز رئیس جمهور رژیم صهیونیستی را که گفت:« اصلاح طلبان به نمایندگی از اسرائیل با رژیم اسلامی ایران می‌جنگند»، دروغ بدانند و من در حیرتم که دوم خردادی‌ها چگونه ننگ سربازی برای صهیونیست‌ها را می‌پذیرند، اما عزت همراهی با امام(ره)، مردم و نظام را پذیرا نیستند.

فقط کسی که در سلوک روحی خود در وادی حسادت و کینه‌ورزی سیر می‌کند به دام این موضع می‌افتد؛ وقتی آنها اصرار به این کجروی دارند، پاسخ مردم و نهادهای نگهبان اسلامیت و جمهوریت نظام با این جماعت روشن است؛ مردم می‌خواهند رئیس جمهور آینده کشور همچنان ملتزم و معتقد به اسلام، نظام و ولایت فقیه باشد، نه ملتزم به رضایت غرب و همراهی با توطئه‌ها و دسیسه‌های سرویس‌های ترور سیا و موساد!

قطعا ورود نامزد یا نامزدهایی از این جریان به رقابت‌های سیاسی، یک خیانت آشکار به امام، نظام و مردم است و فکر نمی‌کنم کسی زیربار این خیانت برود ولو اینکه حضرات به ظاهر از فتنه و فتنه‌گری اعلام برائت کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 2
  • ۱۲:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۹
    1 0
    هر کس با مردم و اسلام در افتاد, ور افتاد
  • ۱۸:۳۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۹
    0 0
    اگه فیس بوک داشتی ..........

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس